بحرانهای اجتماعی، رخدادهایی ناگهانی و اغلب مخرب هستند که نظم و تعادل جامعه را برهم میزنند و پیامدهای گستردهای در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی برجای میگذارند. در این میان، رسانهها به عنوان ابزاری قدرتمند در عصر ارتباطات، نقشی دوگانه و بسیار مهم در شکلگیری، تشدید، مدیریت و حتی فروکش بحرانها ایفا میکنند. این یادداشت علمی به بررسی جامع و دقیق این نقش دوگانه میپردازد و ابعاد مختلف تاثیر رسانهها بر بحرانهای اجتماعی را با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار میدهد.
بخش اول: رسانهها به مثابه کاتالیزور بحران
رسانهها میتوانند به دلایل گوناگون، نقش کاتالیزور را در ایجاد یا تشدید بحرانهای اجتماعی ایفا کنند. برخی از مهمترین این موارد عبارتند از:
- بزرگنمایی و ایجاد هراس: رسانهها با تمرکز بیش از حد بر جنبههای منفی یک رویداد و انتشار اخبار و تصاویر نگرانکننده، میتوانند حس ترس و ناامیدی را در جامعه گسترش دهند و به تشدید بحران روانی و اجتماعی منجر شوند. برای مثال، در زمان وقوع یک بلای طبیعی، انتشار مداوم تصاویر ویرانیها و مصاحبه با افراد آسیبدیده، بدون ارائه اطلاعات کافی در مورد نحوه کمکرسانی و بازسازی، میتواند به ایجاد وحشت و هرج و مرج در جامعه دامن بزند.
- انتشار اخبار نادرست و شایعات: در شرایط بحرانی، دسترسی به اطلاعات دقیق و موثق دشوار میشود و این فضا برای انتشار شایعات و اخبار نادرست در رسانهها و شبکههای اجتماعی فراهم میشود. این اخبار میتوانند به گمراهی مردم، افزایش بیاعتمادی به منابع رسمی و تشدید بحران منجر شوند. برای مثال، در بحرانهای سیاسی، انتشار اخبار جعلی در مورد فساد مقامات یا دست داشتن گروههای خاص در ایجاد بحران، میتواند به تحریک خشونت و اعتراضات اجتماعی منجر شود.
- قطبیسازی و دامن زدن به اختلافات: رسانهها با تمرکز بر دیدگاههای افراطی و ایجاد فضای دوقطبی، میتوانند اختلافات موجود در جامعه را تشدید کنند و به افزایش تنشها و درگیریهای اجتماعی منجر شوند. برای مثال، در بحرانهای قومی یا مذهبی، انتشار مطالبی که به تحریک تعصبات و نفرتپراکنی میپردازند، میتواند به خشونت و درگیریهای خونین منجر شود.
- ایجاد انتظارات غیرواقعی: رسانهها با ارائه تصویری ایدهآل و غیرواقعی از زندگی، میتوانند انتظارات غیرواقعی را در جامعه ایجاد کنند و به نارضایتی و سرخوردگی اجتماعی منجر شوند. این موضوع به خصوص در میان جوانان که بیشتر تحت تاثیر رسانهها هستند، نمود بیشتری دارد.
بخش دوم: رسانهها به مثابه ابزار مدیریت بحران
در کنار نقش منفی، رسانهها میتوانند نقش بسیار مهم و سازندهای در مدیریت بحرانهای اجتماعی ایفا کنند. برخی از این نقشها عبارتند از:
- اطلاعرسانی دقیق و بهموقع: رسانهها میتوانند با ارائه اطلاعات دقیق و بهموقع در مورد ابعاد مختلف بحران، از جمله علل، پیامدها و راههای مقابله با آن، به کاهش ابهامات و نگرانیها در جامعه کمک کنند. اطلاعرسانی صحیح میتواند از انتشار شایعات و اخبار نادرست جلوگیری کند و به مردم در تصمیمگیریهای درست یاری رساند.
- آموزش و آگاهسازی: رسانهها میتوانند با انتشار مطالب آموزشی و آگاهکننده، سطح دانش و آگاهی مردم را در مورد مسائل مختلف مرتبط با بحران افزایش دهند و آنها را برای مقابله با شرایط بحرانی آماده کنند. برای مثال، در زمان وقوع یک زلزله، رسانهها میتوانند با انتشار مطالبی در مورد نحوه پناهگیری صحیح و اقدامات ایمنی، به کاهش تلفات و خسارات کمک کنند.
- ایجاد همدلی و همبستگی: رسانهها میتوانند با پوشش داستانهای انسانی و نمایش تصاویر همدلی و همبستگی مردم در شرایط بحرانی، حس همدردی و اتحاد را در جامعه تقویت کنند و به افزایش کمکهای مردمی و بهبود شرایط روحی آسیبدیدگان کمک کنند.
- نقد و نظارت: رسانهها میتوانند با نقد عملکرد مسئولین و نهادهای مربوطه در مدیریت بحران، به بهبود عملکرد آنها و افزایش پاسخگویی آنها در برابر مردم کمک کنند. این نقش به خصوص در شرایطی که بحران ناشی از سوءمدیریت یا اهمال مسئولین باشد، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
بخش سوم: چالشها و راهکارها
با وجود نقش مهم رسانهها در مدیریت بحران، چالشهایی نیز در این زمینه وجود دارد که باید به آنها توجه شود:
- سلطه رسانههای زرد و شبکههای اجتماعی: انتشار اخبار نادرست و شایعات در رسانههای زرد و شبکههای اجتماعی، یکی از چالشهای جدی در مدیریت بحران است. برای مقابله با این چالش، افزایش سواد رسانهای مردم و تقویت رسانههای معتبر و مسئول ضروری است.
- فقدان استراتژی مشخص در مدیریت رسانهای بحران: بسیاری از سازمانها و نهادها در زمان وقوع بحران، فاقد استراتژی مشخص در مدیریت رسانهای هستند و این موضوع میتواند به انتشار اطلاعات متناقض و تشدید بحران منجر شود. تدوین و اجرای استراتژیهای جامع در مدیریت رسانهای بحران، از اهمیت بالایی برخوردار است.
- فشار برای انتشار سریع اخبار: رقابت شدید بین رسانهها برای انتشار سریع اخبار، میتواند به دقت و صحت اطلاعات لطمه وارد کند. رسانهها باید در انتشار اخبار، دقت و صحت را بر سرعت ترجیح دهند.
نتیجهگیری:
رسانهها در بحرانهای اجتماعی نقشی دوگانه و بسیار مهم ایفا میکنند. آنها میتوانند هم به عنوان کاتالیزور بحران عمل کنند و هم به عنوان ابزاری قدرتمند در مدیریت آن. برای بهرهگیری حداکثری از ظرفیت رسانهها در مدیریت بحران، افزایش سواد رسانهای، تقویت رسانههای معتبر، تدوین استراتژیهای مشخص در مدیریت رسانهای بحران و رعایت اصول اخلاق حرفهای توسط رسانهها ضروری است. با مدیریت صحیح رسانهها، میتوان از آنها به عنوان ابزاری قدرتمند در کاهش آسیبهای ناشی از بحرانهای اجتماعی و بهبود شرایط جامعه استفاده کرد.
به قلم: دکتر سید محمدرضا حسینی علی آباد